فردای آزادی و نیازهای وطن
حکمت الله حکمت
سپیده پیروزی حق بر باطل بالا آمده و نوید آزادی را به غیوردلان افغان میدهد. از پروسه مذاکرات صلح چنین برمیآید که به زودی قلب آسیا از لوث اشغال، فساد و دخالت بیگانگان پاک خواهد شد و مردمان رنجدیده افغان – قطع نظر از تفاوتهای قومی، زبانی، منطقهای و مذهبی – با صلح و آرامش خواهند توانست برای پیشرفت و اعمار کشورشان تلاش کنند.
شکی در این نیست که این روز خوب، زود یا به دیر فراخواهد رسید. چندوچون و جزئیات آن موضوع ما نیست که صلاح مملکت خویش خسروان دانند و ما تابع دستورات بزرگان هستیم. البته در سطح میانی و پایین، باید برای اداره بهتر کشور چاره جویی کرد. مردم از فساد گسترده خسته شده اند و از رشوت خواری و دزدیهای عاملان اداره کابل به ستوه آمده اند. یک کشور بخشها و شعبههای مختلف دارد و برای اداره آن شعبهها نیاز به نیروی کار خدوم، متعهد و متخصص است. کشور نیاز به اقتصاددان، سیاستمدار، ورزشکار، دیپلمات و سفارتکار، معلم و استاد و… دارد. شاید بگویید همین الآن افرادی تحت همین عناوین فعالیت دارند! ولی سؤال این است که آیا این افراد واقعا خدمتگزار مردم هستند؟ آیا دلسوز ملت هستند و مقصدشان فساد نیست؟ آیا به تعداد کافی داکتر، معلم و انجنیر داریم؟ باید در این موارد فکر و تأمل کرد و از تجربه کشورهای دیگر استفاده کرد. الحکمة ضالة المؤمن، حيث وجدها جذبها؛ حکمت گمشده مؤمن است و هرجا آن را بیابد، جذبش می کند و از آن بهره میبرد.
از آنجایی که سلیقهها و طبیعتها مختلف است، خداوند نیازهای بشر را اینگونه به وسیله خودشان برطرف مینماید.
مثلا یکی به ریاضی و هندسه علاقه دارد و دیگری به طب و پزشکی و آن دیگری به علوم دیگر.
اینگونه است که بخشهای مختلف زندگی پیچیده بشر اقناع میشوند.
اما بازهم ممکن است بخشهایی مورد غفلت واقع شوند.
مثلا با توجه به اینکه افغانستان بیشتر منطقهای کوهستانی و یا دارای دشت و بیابان است و بیشتر مردمانش در قریهها سکونت دارند، و از طرفی جنگهای پی در پی پروسه ترقی را سست کرده است، تا جاییکه بعضی راپورها نشان میدهد بیش از شصت درصد مردم افغانستان سواد کافی ندارند.
شاید برای جبران این نقیصه سالهای زیادی ضرورت باشد، اما میتوان با تلاش مضاعف و توجه جدی به این مشکل، این ضعف را در کمترین زمان دور کرد.
بناءا به طور خاص به جوانان و علمای جوان توصیه میشود به امر ترویج آموزش توجه کنند، به فکر اعمار مکاتب باشند و دسترسی به پوهنتون را برای نوجوانان تسهیل نمایند.
میلیونها دالر کمک از کشورهای خارجی طی سالهای اشغال دریافت و حیف و میل شده است و این نوع دزدیها دیگر بس است.
اگر آموزش و علم و دانش باشد، همه چیزهست و راه پیشرفت و ترقی تا نصف پیموده شده، اما بدون علم و سواد باید محتاج دیگران و چه بسا غلام آنها شد.
بنابراین لازم است که با خوداتکایی با این معضل مبارزه کرد و نسلی دیندار و سواددار تربیه نمود که الگویی برای دیگر کشورهای مسلمان باشند.
وما ذلك علی الله بعزیز
با سپاس از شماره ۴۳ مجله حقیقت